شرح: به عنوان یک ماساژدرمانگر، نمی توانم در برابر وسوسه کشف بدن ریزه اندام خواهرزاده نیمف خود مقاومت کنم.جلسات صمیمی ما تشدید می شود، معصومیت او از بین می رود و او هوس فشارهای هاردکور من را دارد. علیرغم التماس هایش، منحنی های جوانش را ویران می کنم و او را در خلسه رها می کنم.