شرح: خواهر ناتنی من الکس کول را روی کاناپه بیهوش می کنند. برادر ناتنی او، یک پسر شاخدار، وقت خود را تلف نمی کند. او به چیزهای عجیب و غریب علاقه دارد، اما تنها چیزی که او می خواست این بود که به بیدمشک تنگ او نفوذ کند. و من چه کسی هستم که جلوی او را بگیرم؟