شرح: یک نوجوان روسی به نام امپرا به ملاقات پیرمرد دوست پسرش می رود، پدر ناتنی اش که هوس هلوهای جوان و لاغر را دارد. او به زبان روسی او را مسخره می کند، لباس هایش را در می آورد تا سینه های کوچک و احمق تنگش را آشکار کند. او شیرجه می زند و شیرینی او را قبل از یک جلسه کونیلینگوس وحشی و نزدیک می چشد.