شرح: پادوسی، یک دوست صمیمی، نها بابی را با یک ملاقات ناگهانی غافلگیر می کند. همانطور که او او را مسخره می کند، او با اکراه تسلیم می شود و منجر به یک برخورد شدید می شود. با انگشتان و مشت های ماهرانه، او را به خلسه می آورد و به اوج داغ و پر از تقدیر می رسد.