شرح: آنابلا، عیار روسی، ناامید از اجاره، بدن خود را به یک استاد شاخدار پیشنهاد می کند. او مشتاقانه او را به صورت دهانی خوشحال می کند، اما بیشتر هوس می کند. بر او مسلط است، الاغش را دراز می کند و به زور دهانش را با تقدیر پر می کند. اشتهای سیری ناپذیر آنابلا استاد را راضی می کند.